{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
component
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
مؤلفه
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
توزیع
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
مولفه
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
مولفه
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی رباتیک ]
اجزا
معنی component, معنی رخوحخئثئف, معنی component, معنی اصطلاح component, معادل component, component چی میشه؟, component یعنی چی؟, component synonym, component definition,
معنی flavoring agent
,
ترجمه flavoring agent
به فارسی,
معنی ساعات کاری
,
ترجمه ساعات کاری
به انگلیسی,
معنی interpreted
,
معنی پیشین، اولیه، بسیار کهن، باستانی
,
ترجمه پیشین، اولیه، بسیار کهن، باستانی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی